( ادامه از قبل....رایهامان چون شده!)
مرسلین بی چشم
بیند لامکان
مرسلین در عرش
گیرد لازمان
مرسلین بی گوش
صوتش نام او
مرسلین بی صوت
حرفش وحده هو
وحده هوی مرسلین
یک دم بود
با همان یک دم
دمادم "دم " بود
آری آری دم به دم
با "دم " تویی
آری آری
چشمه زمزم تویی
قبله عالم تویی
آدم تویی
مرسلین و
مهدی خاتم تویی
چشمه زمزم
دمادم زمزم است
مهدی خاتم
دمادم خاتم است
هان کجایید
چشمه ها ، پر آب شد
هان بیایید
قلب ها سیراب شد
هان کجایید
تیرگی در خواب شد
روشنا آمد
افق محر اب شد
زاهدان
آن گنبدان را بشگنید
موبدان
خود آن چلیپا بفکنید
عابدان
آن سجده ها را تا زنید
عارفان
خود عقلها را پا زنید
عشق آمد، عشق آمد
وحده هو
حور آمد، حور آمد
حبذو
عشق آرید، عشق آرید
یک کلام
"نور"ها، بی عشق "نار"ند
والسلام
ناصرطاهری بشرویه
(روشنا)
پیام آور عشق و آگاهی
( رایهامان چون شده)
من ندیدم
رایهامان چون شده
لیک دیدم
رای دادن ،خون شده
من ندانستم
ولایت عهد ما
تیغ درکف دارد و
مامون شده
من ندانم
سبزهامان چون شده
لیک دانم
قطره ها بارون شده
من ندانستم
که ملا های ما
دین و دنیا خورده و
قارون شده
حاکمان در پرده بینم
خوش نشین
ریش هاشان
رفته است تا روس و چین
با قراولهای
مست و نقره بین
تیغهاشان
میزند بر مسلمین
آن "بله گویان"
خدمت بر جبین
چون مترسک گشته اند
در ملک و دین
از چه گویم
از چه نالم، ای خدا
خود نبودی
لحظه ای از من جدا
جاهلان ، بر منبر و
در قصر ها
ظالمان ، در چکمه ها
بر اسب ها
آری، اندر دورها
نزدیکها
نی اروپا
نی که در امریکها
نی ریاض و نی فلسطین
اورشلیم
یا مدینه یا به مکه
مستقیم
هم در ایران شهر تهران
در وطن
کی تو خواهی کرد
دنیا بی زغن
"قاضیان حکم"
کی عادل شوند
"حاکمان ملک "
کی قابل شوند
آری آری
نیک گفتی آفرین
ترک دنیا کرد
باید نازنین
من نگویم
ترک دنیا چون کنی
لیک گویم
غصه ها بیرون کنی
غصه ها ، بیرون نگردد
ای غمین
تا نگردد عقل تو
چون مرسلین
مرسلین را عقل و
روح القدس بین
نی همان عقلی که
چشمش بر زمین
...ادامه دارد
( ما سبز سبز سبزیم )
مرا هوش ، تو را هوش
هر گز نکن فراموش
کین حاکمان مدهوش
با قلبهای خاموش
با بیرق و زره پوش
رای تو کرده اند نوش
زندانهای تیره
شلاقهای خیره
آزادگان در بند
اندیشه های خرسند
خرداد ها چه سبزند
زین بادها نلرزند
این سبزهای عاشق
از دیو و دد نترسند
ای سبزهای ایران
ای عاشقان دوران
ما سبز سبز سبزیم
ما وارث دلیران
در کوچه و خیابان
ما پاسدار ایمان
آزاده و خموشیم
در جا ی جای ایران
ایمان ما محبت
ایثار ما مروت
آری عبادت ما
اقبال مهرو رأفت
شمشیر ما عدالت
نی جنگ و خون و وحشت
تنزیل آیت ما
باران عشق و رحمت
مولای ما کتاب است
دنیای ما حباب است
آری بهشت موعود
خود عشق بی حساب است
ای جاعلان ایمان
ای قاصبان قرآن
ای کاتبان بی دین
ای جاهلان پر کین
ما عاشقان خامش
ما یاوران کوروش
آزاده ایم و هستیم
پر شور و حق پرستیم
شیطان انس و جن را
از فرشمان برانیم
حوری وشان قدسی
بر عرشمان نشانیم
آ زادگان فرشیم
حوری وشان عرشیم
سو دا گران عشقیم
ما سبز سبز سبزیم
ناصر طاهری بشرویه ...روشنا
پیام آور عشق و آ گاهی
Rroshanaa.mihanblog.com
Rroshanaa.persianblog.ir
Nasertaheriboshrouyeh.iranblog.com
rroshanaa@yahoo.com