تکوین امر غیبی.
تکوین فعلیت قوای نورانی و
نافذ باطنی
در افعال ظاهری تو.
"کهیعص"
کن (ک) همانا:تکوین عدم به فاعل آگاهی وکلمه(ک)
تکوین دم (ه) و انفاس (ه) ربوبی و شدید القوا(ه)
همانا: تکوین امر
خذ الکتاب بقوه" در تو"
تکوین تو به اسم یحیا(ی)،
همانا: ملاقات تکوینی تو با
تجسم حی و باقی و
حال حق و یقینی خودت
تکوین تو به عقل حکیم(ع) ،
همانا: عقلی شاهد و ذاکر احوال و اطوار حی و یقینی همانا: احسن الحال خودت
تکوین صدری مشروح (ص) و
صبیا آگاه و ذی ذکر (ص)
در تو
همانا: تکوین امر
" و یحیا من حی عن بینه" و
اتیناه الحکم صبیاً"، "
همانا:
تجسم ایمان و یقین
و استجابت دعا
همانا: دعوت الهی
همانا: کن فیکون غیبی و ملکوتی
در تو
آری:
کن (ک) نزول کلمه آگاهی و امر حی کننده است ,
نفخه و قوه (ه) می شود
هوا میشود.(ه)
نفس (دم) و روح میشود(ه)
هدی(ه) می شود.
حی و یحیا(ی) می شود.
متجسم و یکون (ی) می شود
آری:
ندا و دعای تو تکویناً و
به یقین(ی)
مستجاب(حی) می شود.
آنگاه که صدا و ندای تو را غیر از ربک الحق ،
همانا:
غیر از نفس ات(دم ات-ه)
گوش و چشم دیگری نشنود و نبیند.
آری:
آنگاه که عشق را در خفی ذکر گویی،
رحمت ربک الحق،
همانا:
عشق،
را
کن (ک) میشوی.
آری:
امر ربک الحق را ، همانا:کن (ک) ، را
تکوین(ک) میشوی.
کلمه(ک) می شوی.
نفخه (ه) می شوی.
روح(قوه-ه) میشوی.
دم و نفس(ه) میشوی.
هو میشوی.
آری:
ه-(ها)
و
هدی(ه)
می شوی.
رب رضی و
ربک الحق
را
هدینا"(ه)"
میشوی
کلمه را مسح می شوی.
کلمه را مسیح می شوی.
مسیح را کلمه می شوی.
عقل را یقین(ی) می شوی.
آگاهی می شوی.
حی می شوی.
متجسم می شوی.
فیکون" آری: یکون (ی) میشوی."
عین را یقین (ی) می شوی.
قلب را یمین می شوی.
حق را امین می شوی.
" و یحیا من حی عن بینه" را
تکوین می یابی.
یحیا، میشوی(ی)
آری : کلمه را یحیا می شوی
آری:
ی(یا)
میشوی.
عقل و عین و قلب را،
سلیم و بصیر وحکیم می شوی.
نفس را یقین می شوی.
عقل حکیم (ع)، قدوس وروح الامین میشوی
روح القدس(عقل قدوس-ع) ،
همبستر و
همنفس عشق در جنین میشوی.
عیسا ی(ع) مرسلین می شوی.
کلمه عشق می شوی.
کلمه خدا می شوی.
انا اوحینا" می شوی."
آری:
عشق،را
حکیم و متکلم و آگاه می شوی.
عقل حکیم(عشق بالفعل) را(ع)
مقام رضا
میشوی.
آری:
صبیاً (ص)، صدر ی مشروح و ذی ذکر(ص) و
حکم را" اتینا" می شوی.
آری:
همه اسماء، صبیاً،
صدری (ص) ذی ذکر(ص) دارند.
همه اطفال،
کلمه و حکمی بر سر زبان(ص) دارند.
همه اطفال،
ص(صاد)
و القرآن ذی ذکر هستند.
آری:
تا طفل نشوی وارد ملکوت نمی شوی.
و این حقیقتی مکتوب است.
آری:
چون به
ک(کا) و ه(ها) و ی(یا) و ع(عین)و ص(صاد)،
تکوین یافتی.
خذ الکتاب بقوه" و" ا تیناه الحکم" را
" و یحیا من حی عن بینه" را
حی , وحی , و یحیا می شوی
برای نخستین بار به نام تکوینی یحیا متجسم می شوی
عشق و کلمه می شوی.
" ص و قرآن ذی ذکر" و
عقل قدوس و حکیم می شوی.
فعلیت عشق می شوی.
عشق و آگاهی می شوی.
صبیاً، از مرسلین می شوی.
وارث آل یعقوب و
رب رضی را یقین می شوی.
ربک الحق را سلام و
تسلیم حق الیقین می شوی.
"وحناناً من لدنٌا " را
تکویناً
احسان و متقین می شوی.
آری:
کهیعص ذکر رحمت ربک عبده زکریا اذ نادی ربه نداء خفیا.....""
"....یرثنی و یرث من ال یعقوب واجعله رب رضیا.."
"... اسمه یحیی من نجعل له من قبل سمیا...."
"...وحناناً من لدنٌا و …"
آری:
"خذ الکتاب بقوه و اتینا ه الحکم صبیاً " را
تکویناً،
متجسم می شوی.
آری:
این است ذکر و بیان تکوین تو
به:
کن و کلمه امر (ک)،
نفس و دم هدی(ه)،
تکوین تو به یحیا(ی)،
تکوین عقل حکیم- (ع)،
همانا:
تکوین تو به یحیا (ی) و عیسا(ع)،
که از بدو تولد،
صبیاً (ص) ، آگاه و
صدری ذی ذکر (ص) داری.
همه اسماء ، صبیاً، صدری(ص) ذی ذکر دارند.
قرآنی ذی ذکر هستند.
تکویناً،
کتابی مبین میشوند.
آری:
ک(کا)
کلمه خداوند است (ک).
کلمه امر است.
کن(ک)
روح و قوه هدی(ه) است،
فرود می آید(هوا-ه)
نفخه و دم (ه) میشود.
هدی می شود.(ه)
حی میشود.
پس متجسم و هست میشود،
آری:
"فیکون"
حی شونده را.
آری:
اسم یحیا(ی) را
به امر:
"خذ الکتاب"
و
با بینه محکم
به
" آتینا ه الحکم"
تکوین می شود.
این حکیم بالقوه،
همان عقل(ع) سلیم و عاشق بالفعل است.
که در مقاربت با مریم عشق (حم)
به آگاهی تکوین می یابد.و
عیسا که،
کلمه عشق است ،
کلمه خداست،
متولد میشود.
از ابتدای تولد سخن میگوید.
همانا:
عشق است که،
به آگاهی و کلمه تکوین یافته است.
عیسا( ع) است.
کلمه است.
صبیا قرآن ذی ذکر (ص) است.
آری:
"کهیعص"
امر خداوند است.
کن.
آری :
ک(کا).
فرود می آید.
روح ، نفس و قوه هدی(ه) می شود.
آری :
ه-(ها).
می شود.
پس ،
هست میشود . زنده میگردد. حی میشود
حی شونده.
همانا:
" من حی عن بینه"
همانا :
یحیا.
آری:
ی(یا)
همانا:
یقین(ی) به حق،
حق الیقین،
مقام حی و قیوم،
مقام یوقنون،
آری:
ی(یا)
فیکون" می شود.<