(شراب عشق، سلام عشق)
حجره نشین خاک و خون
خیمه زد و شراب داد
سر ز حجاب در کشید
روی تو راسلام داد
هر که سلام بر تو کرد
غنچه شدو، شکوفه شد
هر که ز تو شکوفه شد
بوی گل وبهار داد
چشم و دلش ، پر آب شد
مهر تواش،مراد شد
قامت خود، اقامه کرد
سوی" رخ "ات، نماز داد
عاشق تو، گلاب شد
هم می و ، هم شراب شد
همدم هر پیاله شد
هستی خود، بر آب داد
مست می و شراب بود
سیل شراب چشم تو
قلب و دلم برآب داد
جام طهور من رسید
جامه و تن ز من خرید
روشنکی ،چو قرص ماه
روح مرا ،شراب داد
چشم و دلم، بهانه کرد
خلوت شب،ترانه کرد
روشنکم، به چشم و دل
قطره ای" اشک ناب" داد
اشک ، ز چشم من چکید
قاصدک دلم ، بدید
خنده ای، بر لبم جهید
"عشق " ، مرا سلام داد
ناصر طاهری بشرویه.......روشنا
rroshanaa.mihanblog.com rroshanaa.persianblog.com rroshanaa.blogfa.com rroshanaa.iranblog.com rroshanaa.parsiblog.com rroshanaa.wordpress.com |